خواستم فقط بگم یاد اون روزا بخیر! روزایی که من حسرت یه قایم باشک درست و حسابی می خوردم. و من گورم رو گم کنم. به همین راحتی فرمانروای شریف. نوشته شده در شنبه ۱۰ اسفند۱۳۸۷ساعت توسط دختر زمستونی. THe enD oR to BE cOntiNUEd. شاید یه مدت اینحا ننویسم. شاید هم تعطیلات خوش گذشت! شاید واسه بعضی از روزها بازم اینجا بنویسم. با اینکه خیلی دوستت دارم. نوشته شده در دوشنبه ۱ مهر۱۳۸۷ساعت توسط دختر زمستونی. در کاغذ خاطراتت مي پيچم.

Tuesday, November 16, 2010. My experiencie learning english at university. In 21st century learning English is very important for everyone, because English is the universal language. As far as I am concerned I do not like English although I know that English is very important for my future. I suffered learning English in the school, I had bad teacher. I always had worse grade because I never understood anything. I did not study because I was angry with English and myself. Apart of writing in the previous.

به معبدی که در آن خاطرات یک دعا باقیست برقی اگر جهید و قبله دو تا شد چه می کنید! حالم بد است مثل زمانی که نیستی. دردا که تو همیشه همانی که نیستی. دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست. کس در همه آفاق به دلتنگی من نیست. دلتنگم و دیدار تو درمان من است. بی رنگ رخت زمانه زندان من است. بر هیچ تنی مباد و بر هیچ دلی. آنچه از غم هجران تو بر جان من است. سيرم از زندگي و از همه كس دلگيرم. ديگر از آمد و رفت نفسم هم سيرم.